1- مبلغ دیه در سال 99 جدید برای ماههای غیر حرام 330 میلیون تومان اعلام گردید ، درنتیجه برای ماههای غیر حرام این مبلغ برابر است با 210 ضربدر 1.33 که می شود 440 میلیون تومان . ماههای حرام عبارتند از رجب ، محرم ، ذی القعده و ذی الحجه. بعید می دانم در طول سال اصلا متوجه آمدن ماههای رجب و ذی القعده شده باشید. واضح است ما معمولا با ماههای عربی کاری نداریم . فقط ماههای رمضان و محرم را دقیق به خاطر داریم . تازه ماه محرم هم معمولا ده روز اولش را ! بنابراین افازیش دیه برای این ماه ها اصلا معنای خاصی ندارد.
حالا سوال اینجاست که اصلا این 330 میلیون بر چه اساسی محاسبه شده است . مبنای محاسبه دیه کامل یک انسان براساس یکی از موارد زیر است (خواهشا جدی بگیرید !) :
الف -100 شتر (که زیاد لاغر هم نباشد !)
ب- 200 گاو (گاو هم نباید لاغر باشد !)
ج- 1000 گوسفند (گوسفندان هم باید وزن مناسبی داشته باشند !)
د- دویست دست لباس کامل از حله های یمن (احتمالا منظور یمن امروزی نبوده است !)
ه- 1000 دینار
و- 10000 درهم
2- یکی از مشکلاتی که این روش دارد این است که بین ماههای مختلف تفاوت قائل می شود . آن هم تفاوت در ماههایی که برای ما ایرانیان کوچکترین فرقی ندارد. یعنی برای ایرانیان چه فرقی بین ماه ذی القعده با ماه شعبان وجود دارد . چه تغیییری در روند کاری ما در این ماهها نسبت به ماههای دیگر دیده می شود. اصلا کدامین کسب و کار در ایران بر مبنای ماههای عربی فعالیت می کند ! این قانون از نظر بنده مربوط به زمان اعراب جاهلی بوده است که جنگ ها و خونریزی های زیادی صورت می پذیرفته است و در نتیجه به علت جنگ های زیاد عده ای از ماهها را حرام اعلام می کردند تا خونریزی در آن کمتر صورت پذیرد .قصد کوچکترین بی احترامی به مبانی دینی منشعب از قرآن و سنت نداریم اما ما بارها چنین تغییراتی در بعضی از قوانین داده ایم . حتی در زمان حیات شریف پیامبر اکرم (ص) بعضی از قوانین دینی با نزول آیه ای جدید و یا حتی بدون آن دستخوش تغییر گردید. این که براساس ماههایی که از نظر ما ایرانیان و حتی عرب های امروز حرمت خاصی نسبت به دیگر ماهها ندارند مبلغ دیه یک انسان کامل تغییر می کند اصلا منطقی نیست . از نظر بنده قانونگذار باید در این مورد اقدامی شجاعانه انجام دهد و این تفاوت را از میان بردارد. هر چند شخصا بعید می دانم با توجه به قانون مجازات اسلامی چنین چیزی محقق شود.
3- یکی دیگر از مشکلات این قانون ، تفاوت قائل شدن بین دیه مرد با دیه زن است . یعنی دیه مردان دو برابر دیه زنان تعیین شده است. البته واقعیت آن است که دیه زنان را نصف مردان در نظر گرفته اند . حالت فاجعه آمیز تر این قانون که البته در اینجا در مورد آن به بحث نمی پردازیم این است که یک مرد زنی را به عمد به قتل برساند . در این حالت در صورتیکه مرد به قصاص نفس محکوم گردد اولیاء دم مقتول باید نیمی از دیه یک مرد مسلمان را نیز بپردازند که البته زیر پوشش هیچ بیمه ای هم نیست ! آنطور که از استنادات مربوط به این قانون می توان فهمید این است که در زمانهای خیلی گذشته مردان نان آور خانواده بودند و زنان اصلاحا نانخور . بنابراین فقدان یک مرد ضرر و زیان بیشتری به کیان خانواده وارد می کرد تا فقدان یک زن . البته این مبحث را می توان اینگونه فهمید که دیه برای جبران خسارتی است که به خانواده مقتول وارد می شود در حالیکه اولا این خسارت اگر از بعد معنوی سنجیده شود بسیار بسیار بیشتر از آنی است که بتوان تصور کرد و اگر از دید مادی هم نگریسته شود دیگر دورانی نیست که زنان و مردان وضعیت سابق را داشته باشند و در اکثر موارد دوش به دوش یکدیگر به فعالیت های درون خانوادگی و مدنی می پردازند . اگر هم دیه را از این دیدگاه مورد بحث قرار دهیم که کسی که مرتکب اشتباه شده است و باعث مرگ کسی شده است را تنبیه کنیم اولا معمولا این دیه مالی را بیمه می پردازد ثانیا می خواهیم این پیام را بعضا به رانندگان پرخطر و بی دقت بی دهیم که در صورتیکه شما با یک زن تصادف کنی جریمه کمتری در مقایسه با مردان گریبانگیر تو خواهد شد . آیا این منطق به عقل جور در می آید ! آیا نمی خواهیم بعد از قرن ها به این بحث ورود کنیم ! هر کسی این موضوع را مورد نقد قرار می دهد غرب زده است ؟ تازه در این زمینه به تفاوت دیه غیر مسلمانان با مسلمانان نپرداختیم که البته خوشبختانه مدتهاست قوانین جدیدی در این زمینه به تصویب رسیده است که مقداری از مشکلات را حل کرده است . خوشبختانه بعد از مدت ها این قانون تا حدی اصلاح شد و دیه فوت مرد و زن به علت حادثه مانند تصادف یکسان گردید. البته فقط در مورد حادثه!
4- اما حالا برسیم به مشکل اصلی این قانون یعنی مبنای محاسبه . ظاهرا مبنای محاسبه می تواند هر یک از موارد فوق باشد که قانونگذار با توجه به اینکه مورد چهارم از موارد شش گانه مورد بررسی در بند 1 اکنون دیگر نقش جوک را بازی می کند (لباس کامل از حله یمنی !) مورد 100 شتر را در نظر می گیرد. ظاهرا مقدار قیمت آن در مقایسه با موارد دیگر ارزان تر در می آید ؟! این بحث وقتی جدی تر می شود که اگر براساس تصادفات یا هر دلیل دیگری نقصی غیر از فوت برای هر نفر ایجاد شود مبلغ دیه براساس کسری از دیه کامل محاسبه می گردد یعنی مبلغ خسارت هم بر مبنای قیمت شتر یا حالا گوسفند یا گاو ! (البته به صورت قانونی از شتر استفاده می شود ولی استفاده از مبالغ دیگر نیز شرعی است هر چند بسیار گران تر در می آید). ظاهرا قیمت شتر را با آپشن های مختلف مثل سال و آبستن بودن یا نبودن و با توجه به استان مورد نظر استعلام می کنند و میانگین آن را مبنا قرار می دهند . البته شنیده شده است به علت افزایش قیمت شتر بر اثر مصرف بیشتر گوشت آن در این روزها برای محاسبه دیه قیمت کمترین آن را در نظر می گیرند و حتی شایعه شده است که شرکت های بیمه برای پایین آوردن قیمت دیه و به تبع آن بیمه شخص ثالث اقدام به پرورش و فروش شتر می کنند (صحت این حرف معلوم نیست !) . آش این قضیه آنقدر شور شده است که مدیر عامل بیمه مرکزی در حال تلاش برای راضی کردن صاحبان امر به منظور جایگزینی 100 شتر با 10000 درهم نقره است تا بتوان قیمت دیه را پایین آورد و بیمه نامه ها را با شرایط بهتر و سودده تر ارائه کرد. اما اصل مشکل از نظر من در اینجاست که به جای بررسی علمی و تجربی حوادث و وضعیت خانواده ها و نقص های بدنی و یا خدای نکرده جانی ، داریم براساس شاخص هایی عمل می کنیم که امروز مطلقا کاربردی در زندگی روزمره ما ندارند . ما باید از روش هایی که در تمامی کشورهای دنیا برای این کار استفاده می کنند استفاده کرده و به بهترین حالت قوانینی برای این نقص های جسمی و حتی روحی مدون کنیم . آسیب هایی که بسیاری از آنها در قوانین دیه و ارش دیده نشده است و با وضعیت فعلی دیده هم نخواهند شد.