گفتن از پلاسکو به تکرار مکررات بیشتر شبیه شده است. فکر کنم آنچه قرار بود گفته شود گقته شده و آنچه که باید از آن درس می گرفتیم قطعا فایده ای برای ما نخواهد داشت چون ما ایرانی جماعت کلا حاضر به درس گرفتن از هیچ رویدادی هرچند بسیار تلخ نیستیم. بعدها این همه حادثه برای ما اتفاق افتاد که از هیچکدام هیچ درسی نگرفتیم.موضوع بحث من در این کوتاه سخن بررسی پرونده از نقطه نظر بیمه ای است. مباحث بیمه ای که باید در نظر گرفت این است که آیا ساختمان کلا از بیمه خاصی بهرمند بود ، آیا واحدها بیمه آتش سوزی داشتند ، آیا کارگران و کارفرمایان بیمه تامین اجتماعی داشتند که در مواقع بیکار شدن به دردشان بخورد ، آیا اصلا بیمه کردن چنین ساختمانی با این حجم از نا ایمن بودن منطق مناسبی داشت و آیا نباید کارشناسان بیمه ای قبل از بیمه کردن واحدهای مذکور ریسک های احتمالی را به خوبی در نظر می گرفتند؟ و ...
- ساختمان پلاسکو از طرف بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی که مالک ساختمان بود بیمه نشده بود. البته این که مجتمعی در ایران آن هم به این ابعاد بیمه آتش سوزی یا هر نوع بیمه اموال دیگر گردد کاملا بعید است چون ساختمان های 5 طبقه هم در ایران بیمه آتش سوزی نمی شوند، هر چند طبق قانون مدیر آن با هماهنگی با مالکان واحدها باید این کار را انجام دهد ولی هیچکس هم نمی خواهد که ساختمانش را بیمه کند هر چند در این زمینه الزام وجود دارد. اما خوب است بدانید با توجه به اینکه ساختمان صنعتی نبود می شد با مبالغی بسیار کم تا مبالغ زیادی آن را بیمه نمود که بنیاد در این زمینه کوتاهی نموده بود. می شد این واحدها را بیمه آتش سوزی کرد و به زور هم که شده از واحدها مبلغ آن را دریافت نمود. واحدهایی که وضع مالیشان خوب هم بود. بعضی ها ادعا می کنند چون این واحدها مالکیت نداشتند و مالکیت در اختیار بنیاد بود ظاهرا مالکین نمی توانستند قرارداد بیمه آتش سوزی ببندند در حالیکه چنین چیزی از پایه غلط است و صاحبان سرقفلی نیز می توانستند به راحتی انواع بیمه نامه را برای واحد خود خریداری نمایند.
- کلا 210 واحد از 600 واحد ساختمان پلاسکو بیمه آتش سوزی و بیمه های مشابه از 14 شرکت مختلف داشتند که مبالغ خوبی نیز دریافت کردند (با توجه به صحبت های مدیر عامل بیمه ایران 555 برابر حق بیمه پرداختی). بقیه واحدها چرا نداشتند؟!یادم می آید آنها را در جایی اسکان داده اند و گفته اند 4 ماه اول هم اجاره ندهید. ولی این موارد مرتبط با شرایط عاطفی ابتدای قضیه و شوک ناشی از این حادثه است. زمان که بگذرد واقعیت خودش را نشان خواهد داد. باور کنید بسیاری از این واحدهای بیمه نشده هزینه لازم برای بیمه را نیز داشته اند ولی به دلایلی این کار را نکرده اند مثل اینکه خدا بزرگ است (فقط وقتی می خواهیم هزینه کنیم خدا بزرگ است) ، انشاءالله چنین اتفاقی نمی افتد ، اگر بیفتد خاموشش می کنیم ، هر کاری بقیه کردند ما هم می کنیم و .... بی مسئولیتی کلا در این مملکت از همه می بارد و بعد از روی دادن اتفاق گلایه ها و گریه های همه آغاز می شود. ارزش جان آن آتش نشانان بدبخت هم که تمام دنیا را هم بدهیم نمی توانیم جبران کنیم.
- مدیر عامل بیمه مرکزی در صحبت هایی در این زمینه گفت که چون پلاسکو حادثه ای در ابعاد ملی بود بیمه ها را جریمه نکردیم که چنین ریسک هایی را با چنین مبالغ اندکی پذیرفتند. از نظر من صحبت های ایشان کاملا درست است ولی از یک نظر مشکل دارد. اگر بازرسان بیمه های مختلف در هنگام بیمه کردن این واحدها زیر بار عدم امنیت این واحدها نمی رفتند و بیمه کردن این واحدها را منوط به تحقق شرایط مناسب و امن برای واحدها نموده بودند شاید اصلا چنین اتفاقی نمی افتاد یا اگر می افتاد اینقدر گسترش نمی یافت تا تاوان های چنین سنگینی گریبان کسانی که واحدهایشان را بیمه کرده اند، کسانی که بیمه نکرده اند و بیمه ها را بگیرد. واقعا بازرسان محترم بیمه های مختلف و البته بازرسان ناپیدای وزارت کار چگونه چنین شرایط نا ایمنی را دیده اند و جلوی کار کارگاهها و واحدهای اداری را نگرفته اند ؟
- در مورد بیمه تامین اجتماعی نیز اکثریت کارگران موجود در این کارگاهها بیمه نداشته اند . با این حال آنها که داشته اند حداقل کمترین ضرر متوجه شان شد چون حداقل می توانند تا 2 سال بیمه بیکاری دریافت کنند. در این مورد چه کسی مقصر است ؟ 2 گروه مقصرین اصلی هستند : الف) کارفرمایانی که اکثریت وضع مالی مناسبی داشتند (اگر نداشتند در چنین مکانی تولیدی و فروش نداشتند) و با این حال از بیمه کردن کارگرانشان خودداری کردند و ب) بازرسان بیمه تامین اجتماعی که حریف این کارفرماها و کلک هایشان نشدند.
- کارگران و آتش نشانان فوت شده و یا مجروح در این طرح هیچکدام بیمه عمر یا زندگی با بیمه های مشابه نداشتند. بیمه نامه ای که بالاترین میزان فروش را در سراسر جهان دارد ولی از مهجورترین بیمه های موجود در این مملکت است. درست است که اکثر وابستگان آنها از مستمری بازنشستگی ناشی از فوت بیمه شده اصلی استفاده خواهند کرد اما در صورت داشتن بیمه عمر قطعا مبلغ بسیاری مناسبی نسبت به حقوق ناچیز دریافتی شان در همان ابتدا دریافت می کردند. متاسفانه چنین موضوعی رنگ حقیقت به خود نگرفت که علت اصلی آن بی توجهی قاطبه جامعه ما به مبحث بیمه های تجاری است.