1- حوادث شغلی از آن دست مشکلاتی است که ارگانهای مختلفی را درگیر خود می کند. اگر کارگری که این حادثه برای وی اتفاق می افتد بیمه تامین اجتماعی باشد هزینه هایی اعم از غرامت نقص عضو مقطوع ، ازکارافتادگی جزئی و یا ازکارافتادگی کلی برای سازمان تامین اجتماعی ایجاد می کند. اگر کارفرمای نامبرده یکی از بیمه های مسئولیت بیمه های تجاری را خریداری کرده باشد ، بیمه باید دیه فرد مورد نظر را بپردازد. آیا تا به حال به این موضوع فکر شده است که کارگر در محیط کار چه الزاماتی را باید در نظر بگیرد که دچار حادثه نگردد؟ اگر کارگر مسائل ایمنی را رعایت نکند چه شخص یا ارگانی مسئول است ؟ اصلا سهم رعایت این اصول در جبران خسارت حاصله تا چه حد می باشد؟ در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم.
2- یکی از مشکلاتی که در این زمینه به وجود آمده است ریشه در مسائل فرهنگی جامعه دارد. معمولا بعد از اینکه کارفرما بیمه مسئولیت می خرد و یا حتی بعضی مواقع بدون آن و صرفا با داشتن بیمه تامین اجتماعی این تلقی به وجود می آید که دیگر هیچ الزام ایمنی را نباید پذیرفت. یعنی وقتی به کارفرما سخت گرفته می شود که شما باید این وسایل ایمنی را برای کارگرخریداری نمائید و سطح ایمنی کارگاه را تا حد معینی بالا ببرید با این جواب روبرو می شوید که بیمه دارم و در صورت وقوع حادثه بیمه جبران خسارت می کند! حتی بارها اتفاق افتاده است که کارگاهی به علت عدم رعایت مسائل ایمنی تعطیل شده است و خود کارگران بابت تامین معاش از این موضوع شکایت داشته اند.کمتر کسی به این فکر می کند که گیرم که بیمه تمامی مسائل مالی ناشی از حادثه را پوشش دهد، با مسائل روانی ان چه می کنید ؟ اگر قسمتی از دست یا پا یا هر جزء دیگری از بدن دچار قطعی و یا نقص گردد آیا این موضوع مشکلات روانی و حتی اجتماعی خاص خود را به جا نخواهد گذاشت ؟ آیا در محیط خانه باعث ایجاد مسائل مختلفی نخواهد شد ؟ آیا در درازمدت باعث بیماری های مختلفی نخواهد گشت ؟ آیا توانایی فرد برای انجام کارهای مختلف را کاهش نخواهد داد؟
3- یکی دیگر از نکات جالبی که در این زمینه وجود دارد و شاید در تمامی دنیا نظیر نداشته باشد این است که چگونه وزارت کار به عنوان متولی ایمنی محیط کار و سازمان تامین اجتماعی به عنوان بیمه گر پایه و اکثریت بیمه های تجاری که بیمه های مسئولیت کارفرما را در انواع مختلف ارائه می دهند نظارت دقیقی بر شرایط ایمنی محیط کار ندارند. واقعا وقتی دیه یک فرد تا مبلغ 330 میلیون تومان رسیده است و وقتی در اثر حادثه ناشی از کار توانایی فرد برای ادامه کار مختل شده و نامبرده و خانواده وی تا مدت ها (حتی 60 تا 70 سال) مستمری بگیر سازمان تامین اجتماعی می شوند و دیگر حق بیمه ای نیز به این سازمان پرداخت نمی کنند و بار درمانی زیادی نیز ایجاد می کنند آیا نباید اندیشید که در صورت ایمن کردن کارگاهها و کاهش میزان این حوادث تا کمترین حد ممکن از نظر مالی نیز برای این بیمه ها سود قابل ملاحظه ای به وجود می آید ! در تمامی کشورهای دنیا حوادث شغلی مورد بررسی قرار گرفته و علل و عوامل آن به درستی تحلیل شده و براساس آن چک لیست هایی تهیه شده است که تمامی محیط های کاری و کارفرمایان ناگزیر به اجرای آن می باشند اما در محیط کاری این مملکت می بینیم که در بسیاری از مواقع به علت فرضا عدم تامین یک درب برای چاه ، کارگر بیچاره در چاه سقوط کرده است و مرده است ! ظاهرا از نظر بیمه گرها ، کارفرما و خود کارگران، جان یک انسان در اقل ارزش قرار دارد که صرفا به پشتوانه بیمه بودن ساده ترین الزامات ایمنی را نیز رعایت نمی کنند !
4- می خواهید یکسری مشکلات جزئی که در فرهنگ ایرانی از آن به عنوان زرنگی یاد می شود را نام ببرم : کارفرما برای بازدید بازرس کار یا بهداشت یا نماینده بیمه تجاری شرایط ایمنی محیط کار و کارگر را در بهترین وضعیت ممکن قرار می دهد ولی به محض اینکه بازرسی تمام شد و قرارداد بیمه منعقد گردید روز از نو و روزی از نو ! بازرس و یا کارشناس مربوطه هم دیگر مطلقا در طول فرآیند انجام کار تا پایان آن زحمت به خود نمی دهند که به صورت اتفاقی از محیط کار بازدید مجدد کنند و در صورت نداشتن شرایط ایمنی حتی کار را بخوابانند ؟ در سال 1394 در مجموع 14727 حادثه شغلی اتفاق افتاد که متاسفانه این آمار در سال 1395 آنچنان کم نشد ! برعکس حوادث دیگر که معمولا روند کاهشی دارند مانند حوادث رانندگی این حوادث به علت عدم نظارت و بعضا آموزش کافی آنچنان کاهش نداشته اند !
5- اکثریت حوادث شغلی در کارهای ساختمانی روی می دهد ، کمترین دریافتی حق بیمه نیز از این بخش است ، کم آموزش دیده ترین کارگران در این بخش هستند ، کمترین امنیت روحی ، روانی و شغلی در این بخش است ، نا ایمن ترین محیط نیز همین محیط است ، بیشترین قرار داد بیمه مسئولیت برای این بخش بسته می شود و ... از این اطلاعات چه نتیجه ای می گیرید ؟
6- با جریمه هایی که این روزها تامین اجتماعی کارفرماها را طبق ماده 66 و 90 بابت حوادث کاری می کند بهتر است کارفرماها حواسشان جمع باشد. ممکن است بدجوری نقره داغ شوند.