آیا ورشکستگی صندوق های بازنشستگی درست است؟

 1- آیا صندوق های بازنشستگی ورشکست می شوند ؟ این سوالی است که قبلا متاسفانه بازاریاب های بیمه عمر بر آن تاکید می کردند که بهتر بودن بیمه عمر نسبت به تامین اجتماعی را اثبات کنند (ادعایی که کاملا اشتباه است ولی به شدت به خاطر نفع شخصی بسیاری از فروشنگان بیمه عمر تبلیغ می شود و البته هیچ صدایی هم از سازمان تامین اجتماعی در نمی آید !) . البته این که تمامی صندوق های بیمه ای به مرز بحران رسیده اند شکی نیست . بعضی رسما ورشکسته اند یعنی دولت هزینه شان را می دهد مانند صندوق نیروهای مسلح یا صندوق فولاد ! بعضی نیمه ورشکسته اند مثل صندوق بازنشستگی کشوری و بعضی وضعیت نستا بهتری دارند ولی وضعیت شان دارد کم کم دارند خطرناک می شوند مانند تامین اجتماعی که بزرگترین صندوق کشور است ؟ جواب این سوال یک کلمه است ؟ نه ، تامین اجتماعی هیچگاه ورشکست نمی شود . این مساله امنیت ملی را تهدید می کند و باعث هرج و مرج می شود و نظام مطلقا اجازه چنین چیزی را نمی دهد ! نظام یعنی دولت ، مجلس ، قو قضائیه و دیگر نهادهای ارشد ! اما وضعیت سخت تر می شود ! با هم در این مورد صحبت کنیم .


2- نزدیک 7 ماه پیش در این مقاله گفته بودم که تامین اجتماعی کمیته امداد نیست . اتفاقا تامین اجتماعی می تواند کاری کند که نیاز خیلی ها به هیچ وجه به کمیته امداد نیفتد ! جالب اینجاست رئیس فعلی کمیته امدام آقای فتاح به خوبی همین حرف را می زند و کاملا هم منطقی است و اقداماتش در این زمینه کاملا درست است ! تعجب آور این است که بسیاری از نمایندگام مجلس و حتی دولت ها سالها نظرات کارشناسان دلسوز را در این زمینه نادیده گرفتند و با تحمیل انواع و اقسام قوانین غیر علمی ، غیر منظقی و به شدت ضد بیمه ای منافع اکثریتی از بیمه شدگان را به پای اقلیتی ریختند ! تازگیها صداها در این زمینه در مرکز پژوهش های مجلس و خود مجلس بلند شده است و کار به جلسه غیر علنی در مجلس با حضور مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و وزیر رفاه کشیده است ! وقتی جلسه غیر علنی است حتما موضوعات مهمی هست که نمی توان آشکار گفت ! کاملا مشخص است که در چارچوب برنامه ششم تصمیمات جدیدی در این مورد گرفته می شود و این تصمیمات ماندگار خواهد شد . با هم در مورد عواملی که باعث به وجود آمدن چنین وضعیتی شده است صحبت می کنیم و راههایی که به نظر من می توان داد و راههایی که حدس می زنم انجام دهند را نیز می گویم . البته همه این مسائل نظرات شخصی بنده می باشد .


3- یکی از مهمترین عوامل در این زمینه کاهش ورودی های سازمان تامین اجتماعی و افزایش خروجی ها است . کاهش ورودی ها که مشخص است دلیل آن چیست . کاهش جمعیت و البته کاهش ایجاد شغل با دوام که حق بیمه نیز برای آن پرداخت شود و البته باتزنشستگی های زودهنگام 20 ساله و 10 ساله و کمتر از آن که ورودی صندوق بیمه ای را کاسته است و خروجی ها را به شدت افزایش داده است . بعصی افراد می گویند که در سوابق کمتر از 20 سال مستمری متناسب با میزان سنوات پرداختی محاسبه می شود . این پاسخ درست است ولی چند سال ؟ اولا سن امید به زندگی افزایش یافته است در حالیکه سن بیمه پردازی کاهش یافته است دوما با انواع و اقسام قوانین ، مستمری بعد از فوت بیمه شده اصلی و حتی همسر وی تا سال ها ادامه پیدا می کند ! طلاق های صوری در این زمینه زیاد شده است و به یکی از معضلات امروز تمامی صندوق های بیمه ای تبدیل شده است ! به علت حذف معاینات استخدامی اجباری در دولت قبلی بیمه شده با انواع و اقسام بیماری ها وارد سیستم می شود وبا سابقه کوتاه و حتی یکی دوساله درخواست ازکارافتادگی و نهایتا بازنشستگی می دهد و سریعا از صف ورودی به خروجی می رود ! مشکلی که در زمینه بیمه کارگران ساختمانی به شدت و به عینه دیده می شود و افراد با سابقه های چند ساله سریعا بازنشسته می گردند ! انواع و اقسام بازنشستگی های 20 ساله و 25 ساله در قالب دستورالعمل های مقطعی اجرا می گردد و دولت که وظیفه دادن حق بیمه های مربوطه را  دارد حق بیمه را یا نمی دهد یا در قالب کارخانه های ضررده واگذار می کند ! عینا در مورد بیمه کمیته امداد ، بهزیستی ، مداحان ، قالیبافان و ... چنین مشکلی وجود دارد و دولت هیچ سهمی نمی دهد ! می دانید چه فکری می کنم . با اطمینان می گویم دولت در فرآیندی 10 ساله یا 5 ساله سن بازنشستگی را 5 سال اضافه می کند و این موضوع در تمامی صندوق های بازنشستگی اتفاق می افتد . این نظر من است و شاید هم اشتباه باشد ولی به نظرم اتفاقی است که می افتد و شواهد نیز همین را نشان می دهد . یک بار هم در پیش نویس برنامه ششم آورده شد که البته حذف گردید ولی به نظر من این بار قطعی می گردد .


4- بحران مدیریت نیز یکی از بزگترین مشکلاتی است که صندوق تامین اجتماعی و دیگر صندوق ها با آن دست به گریبانند ! اتفاقا برعکس آنچه که فکر می شود بیشتر از مدیران ارشد مدیران میانی مقصرند (که البته آنها هم با واسطه یا بی واسطه از طرف مدیران ارشد انتخاب می گردند) . این مشکلی است که در تمامی صندوق ها و در بسیاری از ارگان ها وجود دارد و تغییر دولت از راست به چپ یا چپ به راست و از اصلاح طلب به اصولگرا و یا میانه رو و ... هیچ تفاوتی در آن ایجاد نکرده است . به حرف کارشناسان دلسور کوچکترین اهمیتی داده نمی شود ! در دولت اصولگرا معاینات اولیه را حذف می کنند ، منابع مالی صندوق را به امثال بابک زنجانی هدیه می کنند ، خرج سفرهای بعضی افراد می کنند و ... و در دولت اعتدال به صورت بی حساب خرج طرح تحول سلامت (بخوانید طرح تحول جیب پزشکان) می کنند که از جیب کارگران بریزند به جیب پزشکان و چاه ویلی درست کنند که هر چه پول داخلش بریزی پر نمی شود و سازمان برای اولین بار در تاریخ مجبور می شود وام بگیرد تا بدهی های مراکز درمانی را بدهد و تازه وزیر بهداشت هر روز به سازمان فحش می دهد و کل مبلغ را می خواهد ببرد وزارت بهداشت که دیگر این حداقل حساب و کتاب هم نباشد و از همه مهمتر اکثر بیمه شدگان نیز نهایتا ناراضی اند !  تا مدیران آزمون و خطایی به مرور زمان چیزی یاد می گیرند عوض می شوند و این چرخه اشتباه همواره در جریان است ! در مورد این مشکل حدس زدن بسیار ساده است ، این مدیران با همین وضعیت همچنان باقی می مانند و جایی نمی روند ! فقط از ارگانی به ارگانی دیگر منتقل می گردند !


5- یکی دیگر از مشکلات ، فرارهای بیمه ای است و البته دلیل اصلی آن این است که برخلاف تمامی صندوق های بیمه ای در سراسرجهان کل دوران بیمه پردازی در نظر گرفته نمی شود و صرفا 2 سال آخر در نظر گرفته می شود . این موضوع اشتباه است و باعث می شود بیمه شده در طول دوران بیمه پردازی حداقل مبلغ بیمه را پرداخت کند در حالیکه ممکن است حق بیمه دستمزد واقعی اش بسیار بیشتر باشد و تنها در 2 سال آخر حق بیمه را بالا بدهد . جالب اینجاست قبلا سازمان تامین اجتماعی در صورت غیر متعارف بودن حقوق در 2 سال آخر می توانست بر حسب 5 سال اخر محاسبه انجام دهد که 6 ماه قبل در قالب برنامه ششم توسعه نیز این موضوع به سلامتی حذف گردید ! حالا در کمتر از 6 ماه نه تنها از این موضوع پشیمان شده اند و می خواهند دوباره آن را عوض کنند بلکه راه حل هائی دیگری نیز در راه است ! حدس من این است تا سال های آینده سیستمی طراحی می شود که تمامی دوران بیمه پردازی بیمه شده بر حسب حقوق همان سال بررسی می گردد و مستمری براساس تمامی سالهای پرداخت حق بیمه محاسبه می گردد . این موضوع بحثی است که توسط بسیاری از کارشناسان تامین اجتماعی مثل آقای علی حیدری یا محسن ایزدخواه پیشنهاد شده است و به نظر من تا 10 سال آینده رنگ واقعیت به خود می گیرد .


6- وقتی سن بازنشستگی پائین می آید این فقط صندوق تامین اجتماعی و دیگر صندوق ها نیستند که ضرر می کنند ! البته از عجایب روزگار این است که هر چه سن امید به زندگی در ایران بالا می رود سن بازنشستگی پایین می آید ! در قانون تامین اجتماعی که در سال 1354 نوشته شد مقرر شد که هر 3 سال یک بار در مورد سن بازنشستگی و محاسبات بیمه ای بررسی صورت پذیرد ! 40 سال است چنین اتفاقی نیفتاده است ! به هر حال وقتی بازنشسته ای زودتر بازنشسته می شود با حقوق دریافتی اش قطعا نمی تواند به سفر دور دنیا برود ! مهارت بالایی دارد و هنوز کاملا سالم است . بنابراین کارفرمای بخش خصوصی وی را جذب می کند ، زیرا نه نیاز است حق بیمه بدهد نه نیاز است عیدی بدهد نه نیازی است سنوات بدهد و از مهمتر یک نیروی کار جوان را استخدام نمی کند که بخواهد حق بیمه بدهد یا درگیری های اداره کار را داشته باشد  و در نتیجه هم وضعیت اشتغال بدتر می شود و هم حق بیمه کمتری به واسطه عدم استخدام نیروی جدید به تامین اجتماعی می آید و هم سازمان باید حداقل 10 سال زودتر پرداخت مستمری جدید را شروع کنید . آگهی های روزنامه همشهری را ببینید که پر شده است از آگهی استخدام نیروهای بازنشسته !  یعنی تامین اجتماعی دیگر نمی تواند از 2 نفر حق بیمه بگیرد و تازه باید به یک نفر هم مستمری بدهد ! تمامی این کارها نیز به اسم کمک به رونق اشتغال اتفاق می افتد ! به جای اینکه پایه های اقتصادی کشور قوی تر شود به چنین طرح هایی روی آوره می شود تا چند سال دیگر مشکل از جای دیگری بیرون بزند چنانچه الان چنین اتفاقی افتاده است ! حدس من در این مورد این است : نه تنها بازنشستگی های زود هنگام کلا لغو می شود ، بلکه مشاغل سخت و زیان آور مشمول بازنشستگی زودهنگام نیز کمتر می شوند و حتی حدس می زنم بازنشستگی با کمتر از 20 سال سابقه نیز به مرور زمان حذف گردد .

جدیدتر قدیمی تر