1- اکنون که این مقاله را می نویسم کمتر از 1 ساعت از اعلام آراء اولیه انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 می گذرد. آرائی که فعلا به نسبت 14 به 10 به نفع جناب آقای روحانی است و معمولا و آنگونه که مسبوق به سابقه است این درصد آراء تا آخر حفظ خواهد شد و ایشان ریاست جمهوری را تا سال 1400 در اختیار خواهند داشت. ضمن تبریک به ایشان و طرفدارانشان و طرفداران دیگر نامزدها به خصوص جناب آقای رئیسی که میزان آرای ایشان فراتر از چیزی بود که من فکر می کردم ترجیح می دهم در این ابتدای کار آن چیزی که در حوزه بیمه های اجتماعی و تجاری به ذهنم می رسد با ایشان در میان گذارم . البته واضح است که این صحبت ها را ایشان نخواهد شنید و احتمالا ما برای دل خودمان و آن تعداد معدودی که این متن را می خوانند می نویسیم با این حال می نویسیم برای ثبت در جایی از این تاریخ !
2- وضعیت صندوق های بیمه ای بسیار خطرناک شده است . این موضوع را تمام کسانی که از نزدیک با مسائل تامین اجتماعی درگیر هستند به خوبی لمس می کنند . صندوق های نیروهای مسلح و کشوری و ... تماما وابسته به دولت است و تامین اجتماعی با اینکه هنوز استقلال خود را حفظ کرده است با این حال وضعیت سر به سری و خطرناکی دارد . تمهیدات فراوانی باید اندیشیده شود تا از میزان وابستگی صندوق های اول به دولت کاهش یابد و خطر نیز از صندوق تامین اجتماعی رفع گردد . اگر اهتمام شدیدی به این مساله به وجود نیاید وضعیت خطرناکی مملکت را تهدید می کند ، در این موضوع شکی ندارم .
3-باید از تصویب قوانینی من درآوردی که با عناوین دهان پر کن و حمایت از مظلومین در مجلس شورای اسلامی به بحث گذاشته می شود جلوگیری کرد . عدالت مفهومی است که اجرای آن بسیار پیچیده بوده و شاید یکی از معانی خوب آن دادن حق هر کسی متناسب با زحماتی که کشیده است می باشد.این که ما حق بسیاری از بیمه پردازانی که سالهای سال زحمت کشیده و حق بیمه پرداخته اند تا در مواقعی که نیاز دارند مورد حمایت قرار گیرند را بدهیم به کسانی که کوچکترین زحمتی نکشیده اند و صرفا نیاز به کمک دارند مطلقا عدالت نیست . مشکل این دوستان را از جاهای دیگر باید حل کرد ولی تامین اجتماعی هرگز !
4- از مدیران خوب و تازه نفس و کارکشته و جدید برای بیمه های تجاری استفاده کنید . اینقدر مدیران را از این بیمه به آن بیمه انتقال ندهید . این دوستان یا خوبند که دیگر نیازی به تغییر ندارند و یا خوب نیستند که دیگر نباید یک بیمه دیگر را تحویل آنها دهید . به قانون بقای مدیر در بیمه ها پایان دهید . قانونی که می گوید یک مدیر هیچوقت برکنار نمی شود ، یا می میرد و یا از بیمه ای به بیمه دیگر منتقل می گردد. برای صندوق ها از افراد آشنا به آن و یا از همان نیروهای بدنه آن استفاده کنید . مثل مدیر عامل فعلی سازمان تامین اجتماعی ، فردی از بدنه سازمان . از بیرون افراد را تحمیل نکنید . مثل دولت قبلی مدیر عامل یک شرکت فنر سازی خصوصی را مدیر عامل نکنید . دادستان های سابق را هم مدیر عامل نکنید . 100 نفر را عوض نکنید . یک آدم درست و حسابی بگذارید و زمان کافی هم به وی بدهید .
5- قربانت . عرضم تمام شد . چون به شما رای داده بودم گفتم درخواست هایم را در این حوزه اعلام کنم. باقی بقایت ! جانم فدایت !