1-مناظره های انتخاباتی سالهاست که در نظام انتخاباتی ما پذیرفته شده است. در بسیاری از انتخابات که فضای انتخاباتی بسیار سرد بوده است این مناظره ها باعث شده است که فضای انتخاباتی بعضا تا بالاترین حد ممکن گرم شود. با این گرما هیچ مخالفتی نداریم و حتی بسیار خوشحالیم اما مشکلی که به وجود آمده است و به نظرم در این سری مناظرات انتخاباتی (مناظره 96) به اوج خود رسیده است این است که همه به هم حمله می کنند ، بحث علمی محلی از اعراب ندارد ، حرف های عامه پسند بعضا به صورت سخیفی بر علیه دیگر کاندیداها بیان می شود (جنس مان جور است ، مردم مان هم همین حرف ها رابیشتر دوست دارند تا 4 تا مبحث درست و حسابی !) ، شعارهای یک بار مصرف و بدون پشتوانه داده می شود و ... . اما در میان سوالهای جدی که پرسیده می شود و معمولا هم درست جواب داده نمی شود جای خالی سوال ها در زمینه بیمه های تجاری و اجتماعی خالیست . مشخصا در این دوره تا آنجائیکه من مشاهده کردم کوچکترین سوالی در این زمینه پرسیده نشد ، مبحثی که با سرنوشت تمامی ایرانیان بدون شک ارتباط دارد ! و متاسفانه کوچکترین نقشی در این مباحثات نداشت ؟!
2- یکی از مهمترین سوالاتی که باید پرسیده می شد این بود که برای مدیریت صندوق های بازنشستگی چه برنامه ای دارید ؟ صندوق بازنشستگی فولاد که کلا ورشکست شده است ! صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح کلا با کمک دولت اداره می شود و حقوق بازنشستگان آن کاملا توسط دولت داده می شود ! درصد بالایی از حقوق بازنشستگان کشوری نیز توسط دولت داده می شود ! توسط دولت داده می شود یعنی اینکه از پول نفت پرداخت می شود ؟ پول نفتی که همه می دانیم با وضعیت این روزهای دنیای نفت اصلا نمی توان روی آن حساب کرد ! تنها صندوقی که نسبتا می شود روی آن حساب کرد صندوق تامین اجتماعی است که هر روز تعهدات بیشتری برای آن ایجاد می شود و منبعی نیز برای این تعهدات در نظر گرفته نمی شود ! صندوقی که بزرگترین صندوق موجود است و اگر خدای ناکرده برای آن مشکلی به وجود بیاید جدا از مشکلات معیشتی و مالی مربوط به آن، مشکلات امنیتی نیز به وجود می آورد . ورشکستگی صندوق کوچکی مثل صندوق فولاد و ذوب آهن باعث شده است که هر روز یا خیابان را ببندند یا جلوی مجلس جمع شوند یا جلوی نهادهای دیگر ! حالا تجسم کنید صندوق یا سازمان تامین اجتماعی دچار مشکل شود ! عواقب آن باورنکردنیست ! این موضوع را به آن نمایندگان مجلس و آن رئیس جمهور قبلی باید گفت که با حرف های عوام فریبانه و پوپولیسیتی مصیبت هایی را برای سازمان تامین اجتماعی به وجود آوردند که حالا حالاها نمی توان از عواقب وحشتناک آن فرار کرد ! بهتر بود برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی برای صندوق های بیمه ای چنین سوالی از نامزدهای ریاست جمهوری در مورد مدیریت این صندوق ها پرسیده می شد ؟ مدیریتی که بر خلاف تمامی قول و قرارها عملا توسط دولت مشخص می گردد !
3- سوال دیگری که خوب بود پرسیده می شد این بود که آیا برنامه ای برای الزامی کردن یا تشویق مردم برای خرید بیمه های مخاطرات زندگی دارند یا نه ؟ به عنوان مثال آیا اگر حادثه ای مانند پلاسکو برای دومین بار اتفاق بیفتد آیا بسیاری از افراد باید هست و نیست شان را از دست بدهند ! آیا اگر اتفاقی مانند معدن آزادشهر اتفاق بیفتد تنها کمکی که می شود (که اگر بشود) پرداخت مستمری به تعداد معدودی از بازماندگان کارگران جانباخته است ؟ آیا برنامه ای برای مدیریت بهتر این بیمه ها است که صرفا یک مدیرعامل از این بیمه به بیمه دیگری متقل نگردد ؟ شاید تنها جایی که اصل بقای مدیرعامل به خوبی در آن رعایت می شود همین بیمه های تجاری است که مدیرعاملانش هیچگاه برکنار نمی شوند ! بلکه از بیمه ای به بیمه دیگر منتقل می گردند!
4- سوال دیگری که باید پرسیده می شد و امروزه دغدغه تمام کسانیست که در حوزه بیمه های اجتماعی ، تکمیلی درمان و حوزه سلامت مشغول به فعالیت هستند این است که واقعا برای طرح تحول سلامت چه برنامه ای دارند ! با وضعیتی که این طرح پیدا کرده است ، هر روز به منابع بیشتر نیاز دارد. نیازهایی که ناشی از درخواست های واقعی و القایی بیشتر و تعرفه های یک شبه چندین برابر شده است. به قول اکثریت کارشناسان حوزه سلامت این طرح به چاه ویلی تبدیل شده است که ته ندارد و هر چی داخلش بریزیم پر نمی شود. این طرح منابع سازمان های بیمه گر مثل سازمان تامین اجتماعی را به قدری کاهش داده است که باعث به وجود آمدن تاثیر منفی بر دیگر تعهدات این سازمانها گشته است. از منظر بیمه تکمیلی درمان که تمامی بیمه های تجاری آن را پوشش می دهند نیز یکی از عواملی است که باعث ضررده شدن آن شده است و حتی باعث شده است که بسیاری از عمل ها و درمان های بعضا حیاتی از شمول این بیمه ها خارج شوند. واقعا با این طرح باید چه کار کرد ؟ کاندیداها یا نمایندگانشان در این مورد باید توضیح دهند !