وکیل خوب برای دریافت دیه

 1- در مورد پرونده های دیه ریزه کاری های زیادی وجود دارد . یکی از نکات این است که بابت یک حادثه نمی توان از دو جا دیه گرفت . فرقی نمی کند این حادثه منجر به فوت شده باشد و یا جراحت و آسیبی ایجاد شده باشد . بیمه ها در این زمینه از طریق سیستم بانک مرکزی به یکدیگر متصل هستند و می توانند این موارد را تشخیص دهند . نکته دیگر این است که اگر زمان رسیدگی به پرونده دیه طولانی باشد می توان با حکم دادگاه نیمی از دیه را گرفت . همچنین باید به این نکته توجه داست که اکثر اعتراضات به میزان دیه که مجددا مورد بررسی قرار می گیرند یا به جایی نمی رسند و یا تغییرات کمی می کنند که ارزش دوندگی های فراوان در این زمینه را ندارد . با هم در این مورد بیشتر صحبت کنیم .


2- ارش آسیب نسوج در هیچ کجای کتاب دیات نیامده است . محاسبه آن کاری تخصصی است و باید توسط پزشکی قانونی با معاینه و بررسی پرونده پزشکی و البته از همه مهمتر زمانی که می گذرد تا آسیب التیام یابد محاسبه می شود . معمولا دیه آسیب نسوج از 4 درصد بیشتر نمی گردد و همواره بین 1 تا 4 درصد می باشد . معمولا میزان ارش آسیب نسوج در آخرین معاینه مشخص می گردد . نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که معمولا درصد دیات مقدر در نظریه پزشکی قانونی نوشته نمی شود و به ذکر ضایعه یا آسیب دارای دیه مقدر است بسنده می گردد . این موضوع برای بسیاری از افراد این اشتباه را ایجاد می کند که دیه در نظر گرفته نشده است و همان ارش اندکی که در نظریه نوشته شده است مبلغی است که به آنها تعلق می گیرد در حالیکه اینگونه نیست . در این زمینه پزشکی قانونی فقط آسیب را عنوان می کند و دیه توسط دادگاه مشخص می شود . درصد ارش فقط زمانی از طرف پزشکی قانونی اعلام می شود که ضایعه دارای دیه مقدری نباشد و قاضی با مراجعه به کتاب دیات نتواند مقدار ان را محاسبه کند .


3- در بعضی  آراء در هنگام صحبت در مورد جراحت ها از عنوان منطقه استفاده می شود . به عنوان مثال  منطقه حارصه یا منطقه دامیه . استفاده از عنوان منطقه باعث افزایش دیه نمی شود و همان دیه مشخص جراحت به ان موضوع تعلق می گیرد . عنوان منطقه بسیار مهم است . بعصی مواقع دو جراحت در کنار هم اتفاق افتاده است . اگر هر دو محاسبه گردند مثلا گقته شود 2 حارثه یا 2 دامیه ، جراحت مزبور 2 بار محاسبه می گردد . اما اگر از عنوان منطقه استفاده گردد یعنی این جراحت ها به قدری به هم نزدیک بوده است که یک جراحت حساب می گردند هر چند مساحت بیشتری از سطح بدن را در بر بگیرند . از نظر من این موضوع منطقی نیست چون واقعا آسیب بیشتری در این نوع جراحات که از آن به عنوان منطقه جراحت نام برده می شود اتفاق افتاده است با این حال قانون اینگونه می گوید .


4- مورد دیگری که در زمینه صدور نظریه پزشکی قانونی مهم است طول درمان هایی است که داده می شود . یعنی در پایان معاینه اولیه به مراجعه کننده گفته می شود که بعد از چند ماه و طی مراحل درمانی مراجعه کند تا نظریه قطعی داده شود . بعضی مواقع طول درمان چندین بار تکرار می گردد . هدف از این کار انجام اقدامات درمانی است تا پزشک با توجه به طول درمان و بهبود یافتن یا نیافتن آسیب و بی عیب درمان شدن و یا با عیب درمان شدن بتواند به خوبی میزان دیه و ارش را مشخص کند . متاسفانه بسیاری از افراد فکر می کنند که اگر  آسیبی که به آنها وارد شده است را درمان نکنند پزشکی قانونی درصد بیشتری برایشان می زند . چنین چیزی درست نیست و بعضی مواقع به ضرر فرد هم هست و پزشکی قانونی در این مواقع کمترین درصد ممکن را می زند . حتی بارها دیده شده است با همان چهره خون آلود و زخمی به پزشکی قانونی مراجعه می گردد تا درصد بیشتری گرفته شود در حالیکه پزشک با بررسی پرونده درمانی به خوبی درصد صحیح را محاسبه می کند . پس اگر چنین اتفاقی برایتان افتاد مراحل درمانی تان را سپری کنید و البته به سرعت و در تاریخ های ذکر شده با تمامی مدارک درمانی و عکس ها و آزمایش هایی که در طول درمان انجام داده اید به پزشکی قانونی مراجعه کنید .


5- قرار دادن ادوات ارتوپدی مانند پین و یا پلاتین در بدن و یا دیگر ادوات ارتباطی به میزان دیه ندارد و البته هزینه جداگانه ای برای خارج کردن آن از بدن فرد در میزان دیه و یا ارش محاسبه نمی شود . مهم ترین موضوع مرتبط با این ادوات بی عیب و یا باعیب درمان شدن جراحت است . اگر نیاز باشد که پین و یا پلاتین و یا هر وسیله دیگری در بدن باقی بماند و نتوان آن را حداقل در کوتاه مدت بیرون آورد ، جراحت قطعا با عیب درمان شده است و یا اصلا درمان نشده است . اما اگر بیرون آورده شود در نظریه پزشکی قانونی هم می توان به بی عیب درمان شدن رای داد و هم به با عیب درمان شدن . بستگی به وضعیت التیام یافتن آسیب دارد که پزشکی قانونی می تواند این را تشخیص دهد . ضمنا طول درمان ، هزینه درآوردن پین ، هزینه های بیمارستانی و مواردی از این قبیل ارتباطی به میزان دیه و ارش ندارد .


6- در بسیاری از نظریه های پزشکی قانونی دیده ام که میزان دیه و یا ارش مشخص شده است ، اما ارتباط آن با موضوع حادثه اثبات نگردیده است و عدم اثبات ارتباط موضوع در نظریه ذکر شده است . در بعضی نظریه ها هم دیده ام که به صراحت گفته شده است آسیب با حادثه ذکر شده مطابقت ندارد . در چنین مواقع نه دادگاه دیه و یا ارش محاسبه می کند و نه اگر محاسبه کند بیمه مبلغی بابت آن پرداخت می کند . البته کم نیستند کسانی که بعد از روی دادن حادثه سعی در کلاهبرداری در این زمینه می کنند و می خواهند از این نمد کلاهی برای خود بدوزند و تمام جراحت هایی که در طول زندگی برایشان اتفاق افتاده است را با حادثه مذکور مرتبط سازند ! معمولا تشخیص چنین مواردی توسط پزشکی قانونی بسیار ساده است و حتی ممکن است به علت این گونه تقلب ها مواردی که واقعیت داشته است نیز با تردید روبرو شود و یا حتی بیمه روی موارد دیگر نیز اعتراض بکند و پرونده بیش از حد ممکن طولانی گردد . در چنین مواقعی اگر احساس می کنید اشتباه روی داده است حتما بر روی نظریه اعتراض کنید تا موضوع دوباره در کمیته پزشکی قانونی مورد بررسی قرار گیرد و البته اگر قصد کلاهبرداری دارید اطمینان داشته باشید که ضرر می کنید !!


7- موضوع دیگری که معمولا باعث اشتباه می شود و بارها مشاهده شده است این است که پزشک مشاور در پرشکی قانونی بعد از رویت فرد آسیب دیده نظریه خود را بر روی برگه پزشکی قانونی می نویسد و در اختیار فرد قرار می دهد . این برگه در حقیقت گزارش وضعیت بیمار در هنگام ورود به پزشکی قانونی از منظر پزشکی است و با نظریه پزشکی قانونی متفاوت می باشد . بعضی مواقع برای کمک به پزشک قانونی و بعضی مواقع در نبود وی تهیه می گردد و صرفا به عنوان نظریه کمکی مورد استفاده قرار می گیرد . معمولا هم نه به زبان قانونی بلکه به زبان پزشکی نوشته می گردد . پزشکی قانونی با مشاهده آن برگه و البته معاینه و بررسی پرونده نظریه خود را با زبانی قانونی و خطاب به مرجع قضایی و یا انتظامی می نویسد . این دو نظریه بعضی مواقع با هم اشتباه می شوند !! مهمترین تفاوت شان این است که نظریه اول به راحتی در اختیار فرد قرار می گیرد و می تواند آن را مطالعه کند در حالیکه نظریه ثانوی به صورت مهر و موم شده به قرد داده می شود و تنها باید توسط مرجع قضایی باز گردد .

جدیدتر قدیمی تر